۱- خودتان را معرفی کنید و از رزومه و سوابق استخدامی و شغلی خویش برای ما سخن بگویید ؟ چه شد که در شرکت پایانه ها مشغول به کار شدید ؟
سام نظری متولد 1341 هستم و در سال 1363 در اهواز استخدام شدم ، آن زمان خارگ زیر مجموعه مناطق نفتخیز جنوب بود ، در ابتدا جذب اداره خوردگی فلزات استخدام شدم و چند سالی در آن اداره اشتغال داشتم و بعد که شرکت پایانه های نفتی ایران شکل گرفت به اداره خطوط لوله رفته و ادامه خدمت دادم و نهایتا تا زمان بازنشستگی نیز افتخار خدمت در اداره مخابرات را داشته و در کنار همکاران ارجمند و با صفای آن اداره خدمت کردم و پس از ۳۸ سال سابقه ، نوبت بازنشستگی به ما رسید .
۲- بیشترین رضایتمندی شما از کدام عملکرد شرکت در طول خدمت بوده و کمترین رضایتمندی در کدام یک از عملکردهای کلی شرکت حاصل گردیده است ؟
در سال های دورتر و حتی در طول جنگ تحمیلی امکانات ایاب و ذهاب جهت رفت و برگشت کارکنان بسیار عالی بود و از این بابت رضایت داشتم ولیکن بابت حذف تعاونی ها و فروشگاه ها در سطح وزارت ، کسر تعداد روزها و نوبت های تسهیلات خدمات گردشگری ، عدم پرداخت حق جنگی به کارکنان شاغل در جزیره خارگ و حذف آموزشگاه های شرکت ملی نفت نارضایتی شدید بین کارکنان بوجود آمد و بنده هم از این موضوع مستثنی نیستم .
۳- حال که از این شرکت می روید چه دغدغه ذهنی دارید که حل آن تا آخرین روزهای خدمتتان به عنوان یک آرزو در ذهن تان به یادگار مانده است ؟
ما در شرایط بسیار بد جنگی در خارگ حضور داشتیم و هیچگاه اجازه ندادیم که موضوع انتقال نفت متوقف شود و انتظار داشتم بخاطر این همه زحمات که هر روز زیر بمباران به ما تحمیل می شد ، یکی از فرزندان مان را مطابق قانون قدیم نفت در این صنعت استخدام می کردند که متاسفانه این موضوع بعنوان یک آرزو برای بنده تبدیل شد .
۴- به چه اندازه از ایفای نقش خود در شرکت رضایت دارید و حضور شما در طول خدمت به چه میزان با توانمندی ، دانش و علائق تان مرتبط بوده است ؟ آیا توانستید استعداد خود را در صنعت نفت کشف ، پرورش و در عمل از آن برای توسعه خود و سازمان استفاده کنید ؟
از کار خودم رضایت داشتم چون در تمام این سال ها سعی کرده ام که هر کاری که به من واگذار شده را با عشق و علاقمندی انجام دهم و توانستم که در جهت اهداف سازمانی موثر باشم .
ولی امروز که فکر می کنم می بینم اگر شرایطش پیش می آمد و فضا و امکانات لازم به صورت کامل در اختیارم بود می توانستم اثرگذارتر باشم .
۵- بهترین (شیرین ترین) و بدترین (تلخ ترین) خاطره ای که از دوران خدمت ملکه ذهن شما می باشد و با این خاطرات این شرکت را ترک می فرمایید ، را با ما در میان بگذارید؟
بهترین خاطره این است که در شرایط بسیار وحشتناک جنگ کارمان را با تمام وجود انجام می دادیم و تسلیم دشمن نمی شدیم و این روحیه خیلی ارزشمند بود و بدترین خاطره شهادت عزیزانی بود که در کنار ما بودند و همچنین تخریب و آسیب های فراوانی بود که به زیر ساخت های شرکت وارد می شد .
۶- اگر بخواهید بهترین ، کامل ترین و جامع ترین پیشنهاد خود را مبتنی بر تجربیات چندین ساله خویش به عنوان رهنمود و چراغ راه در اختیار ما بگذارید ، چه می باشد ؟
آنچه را به تجربه در طی این سال ها آموختم این است که با کمبود امکانات هم می توان با اتکا به نیروهای متخصص و کارآمدی که در شرکت است ، کارهای بزرگی انجام داد .